چشم دل راباید شست
تورا باید با دل وجان دید
بایداز لذتهای دنیوی دست شست
تاببینی آنچه دیدنی است
تا بشود آنچه شدنی است
روزه ای شایسته وبایسته توآرزومندم.
تو همون ستاره پوشی که هنوز جمعه هامو گریه بارون می کنه
نگو شاید به نگاهت نرسم حتی فکرشم منو داغون می کنه
سعید شهروز
همیشه تو مطب دندان پزشکی معطل می شدم.امروز 5 دقیقه دیررسیدم.پیش خودم فکرکردم اگه دکتر یا منشی حرفی بزنند کوتاه نیایم وبگویم همیشه شعبان یک دفعه هم رمضان و...
مریض داخل اتاق دکتر بودومن سعی می کردم عصبانی نشوم ...
چنددقیقه نشستم منشی دکتر آمدوگفت:شما فردا ساعت 5 وقت داریدمن که بهتون زنگ نزده بودم!
تودلم خوشحال بودم ازاینکه حرفی نزده بودم وشرمنده ازافکارم...
الینا فکر می کند 3 تا200تومنی ویک عدد100تومانی از یک عدد2000تومانی بیشتر است هر چه توضیح می دهیم قانع نمی شود!
فرهمند جان الینا هم مثل فرهاد می گه :چرا حرفهای مرا می نویسی؟چراراجع به من با عمو حرف زدی؟خدااین حساسیتها راختم به خیر کند.
داشتم برایش درخصوص خداصحبت می کردم که یک دفعه گفت:اگه خدا بخواهد بابایی شاسی بلند می خره!
مرد می گفت:من واوسالهااست غیررسمی طلاق گرفته ایم ...
زن تن دادن به خواسته های مشروع همسرش را حقارت می پنداشت ...
زن محرومیتی همیشگی رابرای همسرش مقدر کرده بود چراکه نمی خواست سختی بکشد ...
اوآنقدرخودخواه بودکه می گفت:نه طلاق می گیرم نه اجازه ازدواج مجدد به او می دهم نه مهریه ام را می بخشم ونه حاضرم زیر یک سقف با او زندگی کنم!!!
درجلسه دادگاه وقتی قاضی ازاو می پرسد آیامهریه ات رامی بخشی؟سیلی به صورت مرد می زند
ودرپاسخ می گوید:اگر ایشان کشیده مرا بخشید منم مهرم را می بخشم!دردلم به نادانی اش خندیدم 130 سکه آنقدر ارزش دارد که هر آدم عاقلی فراموش کند یک سیلی ناقابل خورده است!
دلم فقط به حال دختر 9 ساله شان سوخت...
چرا با سنگ شیشه آرزوهای دختر بچه سه ساله را شکستی؟
خدایا به او رحم کن
بینایی اش را بهش ببخش