فردا شروع به کار می کنم .روز آخر ماه مرداد...امسال در این ماه تصمیمهای مهمی گرفتم.
الهی به امید تو.
خداحافظ ماه پروردگار الرحمن الراحمین
خداحافظ ماه لحظه های افطار و سحر
خداحافظ ماه نعمت و رحمت و برکت
خداحافظ ماه شب های نورانی قدر . . .
ما آمده ایم زندگی کنیم تا قیمت پیداکنیم نه اینکه باهرقیمتی زندگی کنیم!
زندگی حکایت یخ فروشی است که ازاو پرسیدند فروختی ؟گفت:نه ولی تمام شد...
وقتی بی رحمانه وبدون فکر برایشان با سیمان و آهن حد رشد تعیین می کنند چه مظلومانه کج
می شوند وشهرداری یواش یواش به فکر قطع کردنشان می افتد !
چنارهای تاریخی خیابان ولیعصر روز به روز تعدادشان کم می شود این درحالی است که برای قطع کردن یک درخت عرعر حیاط خانه ات باید مجوز بگیری !
چرا درختان باید تاوان شهر نشینی مارا بدهند؟
ای کاش من شهردار بودم ...
امان از فن آوریهای نوینی که در جامعه ما ناقص به کار گرفته می شوند.
نمی دانم هدف سرعت ودقت بوده یا سردر گمی کارمندو ارباب رجوع!!!
الینا هرروز درحال خوردن می گوید:من روزه کله گنجشکی دارم.منم به او می گویم قبول باشه وعزیز دلم می گوید قبول حق.یک روز صبح بیدار شد وسالاد خورد .چادر سرکردن ونماز خواندنش وذکر گفتنش هم دیدنی است.
من امسال روزه دار همیشه در سفر بودم...
دراین ماه عزیز با دوران کارمندی ام خداحافظی کردم .تجربه وسازندگی این 10سال راگرامی می دارم
ولی بیش از این دوست نداشتم سنگ کف رودخانه باشم دوست دارم رودی باشم جاری وسرشار از انرژی من نخواستم 20 سال دیگر رافدای این 10سال بکنم...
خداوندا راضی ام به رضایت.